- خاک بازی
- بازی کردن با خاک، کنایه از دل بستن به دنیا
معنی خاک بازی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاک باختن در قمار، پاک باختن همه چیز در راه عشق، وارستگی، ازخودگذشتگی
پای کوبی رقص
عمل جان باز فدا کردن جان خود فداکاری، دلیری مردانگی
بازی کردن با چوبهای چلک الک دولک بازی
شاخه های خشک که از درخت برند، پوست درخت
عمل و شغل خرس باز
عمل خیال باف خیال اندیشی
بازی و تفریح کردن باتاب
نوعی بر دو باخت که بوسیله تاس انجام گیرد
حقه بازی، شعبده بازی، عمل طاس باز
شاخه های خشکی که از درخت بریده باشند
نوعی بازی و قمار که با قاب یا بجول گوسفند انجام می شود، بجول بازی
بجولبازی، منگ منگیا بازی با قاب توضیح در عهد شاه عباس بزرگ معمول بود که با قاب (گوسفند) بازی میکردند. یک طرف قاب دزد و طرف دیگر آن عاشق نامیده می شد، قمار بازی
الک دولک
خود را به فقر زدن (بدروغ)، همچون لاتها رفتار کردن، قمار بی مایه. قمار بی مایه، خود را به ناداری و فقر زدن بدروغ
نمایش لالی خویش بعمد. یا لال بازی در آوردن، خود را عمدا لال نشان دادن
ناز کردن: دلم خسته ناز تست ای نیازی که روزی نیاسایی او ناز بازی (عثمان مختاری)
پاک کردن جایی، مجازاً، بیرون کردن یا بازنشسته کردن کارمند یا عضوی از یک موسسه
رقص، پایکوبی
بازی و تفریح کردن با تاب
فداکاری، دلیری، شجاعت
Sanitization
санитария
(DE) Sanitärtechnik
санітарія
(PL) sanitarna
(PT) sanitização
(IT) sanificazione
(ES) sanitización
(FR) assainissement
(NL) sanering